Blog | Profile | Archive | Email | Design by | Name Of Posts


رمـــــــــانــــخــــانـــه

Bedonesharh

کوچیک که بودیم چه دلهای بزرگی داشتیم ... حالا که بزرگ شدیم چه دلتنگیم  کاش دلامون به بزرگی بچگی بود کاش همون کودکی بودیم  که حرفاش رو از نگاش میشد خوند کاش برای حرف زدن نیازی به صحبت کردن نداشتیم کاش برای حرف زدن فقط یک نگاه کافی بود کاش قلب ها در چهره ها بود َ...

اما حالا اگه فریاد هم بزنیم  کسی نمیفهمه و دل خوش کردیم که سکوت کردیم... سکوت پر بهتر از فریاد تو خالیست ... سکوتی رو که یک نفر بفهمه بهتر از هزار تا فریادیه که هیچکس نفهمه... سکوتی که سرشار از ناگفته هاست ناگفته هایی که گفتنش یه دردو نگفتنش هزاران درد داره ...

<< دنیارو ببین >> 

بچه که بودیم  از اسمون بارون میومد حالا که بزرگ شدیم از چشمامون بارون میاد ... بچه که بودیم همه چشمای خیسمونو میدین بزرگ که شدیم هیچکس نمیبینه... بچه که بودیم توی جمع گریه میکردیم  بزرگ که شدیم توی خلوت...

بچه که بودیم راحت دلمون نمیشکست بزرگ شدیم خیلی راحت میشکنه...

بچه که بودیم همه رو ۱۰ تا دوست داشتیم ... بزرگ که شدیم  بعضی هارو کم  بعضی هارو زیاد .... (بعضی هارو هیچی)

بچه که بودیم  قضاوت نمیکردیمو همه یکسان بودیم  بزرگ که شدیم قضاوت های بزرگو غلط باعث شده که اندازه  دوست داشتنمون تغییر کنه...

کاش هنوزم همه رو به اندازه همون بچگی ۱۰تا دوست داشتیم

بچه که بودیم اگه با کسی دعوا میکردیم  یک ساعت بعد از یادمون میرفت...

بزرگ که شدیم گاهی دعوا هامون سالها تو یادمون میمونه و اشتی نمیکیم

بچه که بودیم بزرگ ترین ارزومون داشتن کوچیک ترین چیز بود ....

بزرگ که شدیم کوچیک ترین ارزومون داشتن بزرگ ترین چیزه...

بچه که بودیم دردو دلامونو به ناله ای میگفتیمو  و همه میفهمیدن

اما الان چی ؟؟؟  به صد زبون میگیم هیچکس نمیفهمه

خلاصههههههههه

بچه که بودیم ... بچه بودیم  بزرگ که شدیم بزرگ که نشدیم هیییییچ دیگه همون بچه هم نیستیم

کاش با همون صفت های خوب بزرگ میشدیم ...    (هشت بهشت)

فعلا بای

از این به بعد یه اب هویج کنارتون بذارین چشاتون درد نگیره

+نوشته شده در دو شنبه 12 تير 1391برچسب:,ساعت12:53توسط هانیه | |

شاید ان روز که سهراب نوشت تا شقایق هست زندگی باید کرد ...

خبر از دل پردرد گل یاس نداشت

اما حال باید اینگونه نوشت : چه شقایق باشی چه گل پیچکو یاس زندگی اجباریست

هانیه

+نوشته شده در دو شنبه 12 تير 1391برچسب:,ساعت12:35توسط هانیه | |

ادم های ساده را دوست دارم

همان ها که بدی هیچکس را باور ندارند

همان هاکه برای همه لبخند دارند

همان ها که همیشه هستند

برای همه هستند

ادمهای ساده را

باید مثل یک تابلوی نقاشی  ساعت ها تماشا کرد

عمرشان کوتاه است

بس که هرکه از راه میسد

یا ازشان سوء استفاده میکند ُ یا زمینشان میزند

یا درس ساده بودن بهشان میدهد

ادمهای ساده را دوست دارم ...

بوی ناب ادم  میدهند

+نوشته شده در دو شنبه 12 تير 1391برچسب:,ساعت12:9توسط هانیه | |

صفحه قبل 1 2 3 صفحه بعد